حرز امام جواد(عليهالسلام)
توصيه حجةالاسلام فرحزاد براي استفاده از حرز امام جواد(عليهالسلام)
بيا در خانقاه خانهمان، سلوك كنيم.
بسمالله الرحمن الرحيم
دوستان مهلتي فراهم آمد كه به غار تنهايي خود خزيم و اندكي سر در گريبان خويش فرو كنيم.
خدا را بياييد تا در اين چند روزه فرصتي كه فراهم گشته برايمان، اندكي به خود بينديشيم و به آنچه تاكنون كردهايم و شدهايم. هميشه لازم نيست از اين سو به اين سو دويدن و حركت كه گاهي هم در مسير سلوك و بسوي خود رفتن بايد نشست و آرام گرفت.
شما را بخدا اين همه دويدهايم به كجا رسيدهايم كه اكنون حاضر نيستيم صباحي چند آرام بنشينيم و از توفيقي كه اجبارا نصيبمان گشته بهره ببريم؟ اين بشر دوپا چقدر تقلا زده و تا چه حد خرابكاري كرده كه پروردگارش اكنون بلاجبار او را مينشاند از سر لطف، تا بلكه به خود بيايد و او باز هم آرام نميگيرد و ميگويد: مگر ميشود؟ آري به خودش قسم ميشود.
بنشين، آرام بگير. فرصتي به خود بده براي فكر كردن به آنچه بودهاي و كردهاي. بالاي سياهي رنگي نيست. بپذير كه بسياري از كارها اگر انجام نشوند نه دنيا به پايان ميرسد و نه تو از دست خواهي رفت.
بگذار در اين مهلت فراهم شده در غار تنهاييمان، در خانقاه خانه خويش، سلوكي داشته باشيم به آنچه نامش زندگي است و در فهميدنش تاكنون زحمت تفكر به خود ندادهايم، بلكه شايد بعد از اين چله نشيني، آرام اما با اميد بيرون بياييم و هر يك عارفي گرديم به احوال خويش. آري اگر تاكنون ننشستهاي ديگر از امروز بنشين به چله خانهنشينيات به اميد آنكه وقتي بيرون آمدي بيدار باشي با ضميري پاك و روشن براي آيندهاي متفاوت. فرصت هست براي خيلي كارها اما براي انسان شدن و عارف گشتن به احوال خويش فرصتي نيست.
باور كن فرصتي نيست…
طوبي نوشت
لباس تك سايز شهادت
بسم رب الشهدا
امروز 22 اسفند سالروز بزرگداشت شهداست. هماناني كه از اين آشفته بازار دنيا، لباس شهادت را و به قول شهيد آويني لباس تك سايز شهادت را انتخاب كرده و بر تن نمودند و شايد بهتر است كه بگوييم لباس شهادت آنان را انتخاب كرد و بر تنشان نشست!
در اين وانفساي روزگار، از ياد نبريم اين مردان زنده را كه در واقع آنان ماندهاند و ما گم شدهايم…
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سالروز بزرگداشت شهدا گرامي باد.
طوبي نوشت
زینب زینب... با نوای مرحوم سلیم موذن زاده
آیت الله فاطمی نیا :
مقام با عظمت حضرت زينب (سلام الله عليها) از عقول ما خارج است!
امام زمانش(علیه السلام) خطاب به ايشان فرمودند: ” أنتِ عالمة غيرمعلّمة”
اين عبارت يعني حضرت زينب داراي علم لدّني بود، بنده علم لدّني را تعبير ميكنم به كلاس خصوصي خدا! اين خيلي مقام بزرگي است!
شفاعت ايشان در همه جا موجود است ، اگر كسي گيرندگي داشته باشد ، شفاعت حضرت زينب (سلام الله علیها) مثل برق است.
وفات خانم زينب(سلاماللهعليها) بر همه دوستداران خاندان ولايت و عصمت و طهارت تسليت باد
آف از 7 ارديبهشت تا 10 ارديبهشت!
به نام الله
دو سه روزي است كه لطيفهاي بين دوستان ميچرخد: ويروس كرونا تا 7 ارديبهشت در جهان جولان خواهد داد و 10 ارديبهشت هم قرار است طبق محاسبات ناسا شهابسنگي عظيم از كنار زمين عبور كند كه احتمال برخورد هم منتفي نيست. از 7 ارديبهشت تا 10 ارديبهشت هم آف داده شده كه استراحت كنيم:)
البته موضوع شهابسنگ واقعي است( اگر به اطلاعات ناسا اعتماد كنيم)، اما حرفها و حديثها تا حدي بار طنز و شوخي به خود گرفته است. اما اين موضوع بهانهاي شد تا مطلب جالبي از سخنان اميرالمومنين و واگويي ساده اما عميق آن را از زبان عارف واصل حاج اسماعيل دولابي(رحمةاللهعليه) در اينجا بياورم. مطلب زيبا و عميق است. خواندنش را از دست ندهيد. كمي هم طولاني است، اما به خواندنش ميارزد. حوصله كنيد:)
“الدنيا داربالبلاء محفوفه” اين دنيا خانهاي است كه از بلا به آن ملافهها پيچيدهاند. هر ملافهاي كه باز ميشود زيرش دوباره بلا خوابيده است. نان آدم كم و زياد ميشود يكي حرف سرد به آدم ميزند، يك روز هوا گرم است يك روز سرد است يك روز لاغر هستم يك روز مريض هستم يك روز سالمم.
“ان الدنيا ليست بدار قرار دنيا دار بيقراري است والاخرة دارالقرار.” دار يعني منزل. همين الان هم اگر توجهت به دنيا برود اينجا بيقرار ميشوي بلند ميشوي و ميروي: بچه ام چطور است؟ خودم چطورم؟ آن يكي چطور است؟ اگر از دنيا غافل باشي اين جا دار قرار است. دار آخرت است.
حضرت امير ميفرمايد: “مرگ از همه طرف شما را نشانه قرار داده است روزي از عمر به فردا نميرسد مگر به بهاي نابودي امروز. دريغا اگر ستايش و نيايش امروز را به فردا واگذاريم. اي مردم انواع گوناگون مرگها شما را -و بنده و همه را- هدف و نشانه قرار داده است. نوشيدن هرجرعه آبي با سرفهاي و آب جستني در گلو همراه است.” وقتي ميروي يك خرده آب بخوري يكباره ميبيني سرفه گلو را گرفت. سه تا سرفه هم كه بخورد آدم افتاده است. بايد كولش كنند و به مريض خانه ببرند “و در ميان هر لقمه اي موت… با رسيدن هر نعمتي نعمت ديگري از دست ميرود.” هر نعمتي را ميخواهيم تلاش كنيم به دست آوريم يكي ديگر از دستمان ميرود. اصلا مثل اين است كه اگر وول بخوريم ضرر ميكنيم، يعني منزل اين شهر اينطور است.
اين كلمات خيلي قشنگ آدم را راحت ميكند. يعني ميخواهد بگويد كه از مال دنيا يك قران، يك دانه، يك شاهي، لقمهاي، جرعه آبي و ناني همراهت نيست. چون تا اولي نرود دومي را نميخوري تا وقتي طعام اولي را كه خوردهاي، خاصيت و لذتش در تو هست خودت ميل به دومي نميكني.
اينها را علي(عليهالسلام) دارد ميگويدخيلي واضح است اما نه! واضح است براي كسي كه تفكر كند.
“نشانههاي نوين در وجودش ظاهر نميگردد جز اينكه آثار و علائم پيشين در وي كشته شود. شاديش به غم مبدل نميشود مگر اينكه جواني و شادابي را به كهولت وسستي سودا كند.” جوان بود و قوه بدن داشت، كم كم پير ميشود، بدن سست ميشود و پادرد و دل درد ميآيد و آهسته آهسته پايين ميآييم."همچون كشتزاري كه بايد آنچه در آن كاشتهاند بدروند تا بتوانند دگربار دانه در آن بكارند.” ….اين قاعده است. تا آخر همين است؛ اگر تجارتي، زراعتي، يا هركار ديگري كه ميكني بايد ابتدا قبلي را درو كني و برداري آن وقت به سلامتي دفعه دوم باز جايش بكاري ، كار نداشته باش كه در كدام كلاس هستي قاعده اش اين است كه اول زراعت اين كلاس را كه الان در آن هستي برداري.
پ ن: نهجالبلاغه خطبه 145 و 226
اين صدا را ميشنوي؟
اين روزها هيچكس با تو دست نميدهد.
هيچ كس آغوش محبتش را برايت نميگشايد
و هيچ كس درب خانه اش را برويت باز نميكند
و شايد همه اينها يك نشانه است…
شايد…
گوش بده
اين صدا را ميشنوي؟
گويا كسي صدايت ميكند…
…چه آرامشي هست در كلامش:
دستت را به من بده
به آغوش من پناه بياور
درب خانه مرا بزن
خواهي ديد
كه باز است
نه هراسي هست و
نه دردي
هر چه هست امن است
و امان
آري
خواهي ديد
كه منتظرت بودهام
پس بيا به سوي من
تا دير نشده بيا
ادعوني استجب لكم…
طوبي نوشت
يا ليلة الجمعة!
يا ليلة الجمعة!
إحملي أحلامنا الي السماء
ای شب جمعه
آرزوهایمان را به آسمان برسان …
دوباره زمين نفس ميكشد
به نام خدا
اين روزها تنگ است نفس زمين از مرگ و نفرت
از رنج و محنت
و از بغض و حيرت
و چه لازم است براي اين ريه دود گرفته زمين از غبار ظلمتها، بخشش هوايي پاك و ناب از جود جوادي.
و امشب با ذكر زيباي يا جوادالائمه ادركني، دوباره زمين نفس ميكشد، نفسي عمييييييق به وسعت همه تنگيهايش…
ای آنکه طبيب دردهاي مايي
این درد ز حَد رفت چه میفرمائی؟
يا جوادالائمه ادركني…
طوبي نوشت