شب هفتم شد و هنوز در خوان اول ماندهام
دوباره آمدهام با چشمی اشکبار و دستی خالی.
دستهایم را بسوی ملکوتت بالا آوردهام و قطرات اشکم بر گریبانم میچکد. دلم هنوز راضی نیست پس به خاک میافتم و سر بر سجده میسایم به درگاهت.
مهربان من!
شب هفتم ماه میهمانیت فرا رسیده و بندهات هنوز طرفی از این خوان نبسته و سفره دلش خالی مانده.
دلم گرفته از این کوتاهیها و محروم ماندنها.
طوبی به بندگانی که در این هفت شب کولهبارشان را بستند و راه آسمان را یافتند و من…
من هنوز در هفت خوان نفس سبوع خود دست و پا میزنم و به آسمان اول چشم دوختهام.
راهی هست برای این بنده سرشکسته دلگرفتهات؟
آری! این آیه را به یاد و ذهنم میآوری که: “قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاما”
تنم میلرزد اگر مصداق این آیه شوم که محبوب نازنینم اعتنایی به من نکند و روی برگرداندم.
اما دلم خوش است که راه را آموخته است به من آن یگانه ساجدین علی فرزند حسین زهرا.
به من آموخته که چگونه عطر زیبای دعا و مناجات را در هوای طوفانی قلبم استشمام کنم و آرامش بگیرم.
به من آموخته که با او زمزمه کنم این فراز معرفت از دعای ابوحمزه ثمالی را: فَوِ عِزَّتِکَ یا سَیِّدِی لَوِنْتَهَرْتَنِی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ وَ لا کَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِکَ لِمَا انْتَهی إلَیَّ یا سِیِّدِی مِنَ المَعْرِفَهِ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکْ
آری خوب میدانم که راه دعا به آسمان و سجده بر ارض تنها راهی است که شیطان را در آن راهی نیست و خود به من آموخته که اگر معرفت میخواهم باید دست تمنای دل را به سوی او دراز کنم.
ای سیدالساجدین و ای زینت عبادت کنندگان؛ مرا به معرفت مادرت زهرا که سر مستودع ولایت در وجود او به امانت نهاده شده راهی نیست. مرا به آن دردانه خلقت، به میوه و عصاره ولایت، به همو که تجلی نور هر چهارده نور در سیمای اوست: گل نرگس، مهدی فاطمه، راهی نیست. پس از آن شراب ملکوتی کلمات تامهات، قطره قطره در کام معرفتم بچکان و قلبم را با شیرینی آن حلاوت ببخش.
بگذار با تو زمزمه کنم: “واستعملنی بطاعتک و طاعه رسولک محمد صلی الله علیه و آله ابدا ما استعمرتنی واجعلنی من اوفر عبادک نصیبا فی کل خیر انزلته و تنزله فی شهر رمضان فی لیله القدر”
و ما ادریک ما لیله القدر…
نماز شب هفتم ماه مبارک رمضان چهار رکعت و در هر رکعت بعد از سوره حمد ۱۳ بار سوره قدر خوانده میشود.
#صهبای_رمضان
طوبی