آف از 7 ارديبهشت تا 10 ارديبهشت!
به نام الله
دو سه روزي است كه لطيفهاي بين دوستان ميچرخد: ويروس كرونا تا 7 ارديبهشت در جهان جولان خواهد داد و 10 ارديبهشت هم قرار است طبق محاسبات ناسا شهابسنگي عظيم از كنار زمين عبور كند كه احتمال برخورد هم منتفي نيست. از 7 ارديبهشت تا 10 ارديبهشت هم آف داده شده كه استراحت كنيم:)
البته موضوع شهابسنگ واقعي است( اگر به اطلاعات ناسا اعتماد كنيم)، اما حرفها و حديثها تا حدي بار طنز و شوخي به خود گرفته است. اما اين موضوع بهانهاي شد تا مطلب جالبي از سخنان اميرالمومنين و واگويي ساده اما عميق آن را از زبان عارف واصل حاج اسماعيل دولابي(رحمةاللهعليه) در اينجا بياورم. مطلب زيبا و عميق است. خواندنش را از دست ندهيد. كمي هم طولاني است، اما به خواندنش ميارزد. حوصله كنيد:)
“الدنيا داربالبلاء محفوفه” اين دنيا خانهاي است كه از بلا به آن ملافهها پيچيدهاند. هر ملافهاي كه باز ميشود زيرش دوباره بلا خوابيده است. نان آدم كم و زياد ميشود يكي حرف سرد به آدم ميزند، يك روز هوا گرم است يك روز سرد است يك روز لاغر هستم يك روز مريض هستم يك روز سالمم.
“ان الدنيا ليست بدار قرار دنيا دار بيقراري است والاخرة دارالقرار.” دار يعني منزل. همين الان هم اگر توجهت به دنيا برود اينجا بيقرار ميشوي بلند ميشوي و ميروي: بچه ام چطور است؟ خودم چطورم؟ آن يكي چطور است؟ اگر از دنيا غافل باشي اين جا دار قرار است. دار آخرت است.
حضرت امير ميفرمايد: “مرگ از همه طرف شما را نشانه قرار داده است روزي از عمر به فردا نميرسد مگر به بهاي نابودي امروز. دريغا اگر ستايش و نيايش امروز را به فردا واگذاريم. اي مردم انواع گوناگون مرگها شما را -و بنده و همه را- هدف و نشانه قرار داده است. نوشيدن هرجرعه آبي با سرفهاي و آب جستني در گلو همراه است.” وقتي ميروي يك خرده آب بخوري يكباره ميبيني سرفه گلو را گرفت. سه تا سرفه هم كه بخورد آدم افتاده است. بايد كولش كنند و به مريض خانه ببرند “و در ميان هر لقمه اي موت… با رسيدن هر نعمتي نعمت ديگري از دست ميرود.” هر نعمتي را ميخواهيم تلاش كنيم به دست آوريم يكي ديگر از دستمان ميرود. اصلا مثل اين است كه اگر وول بخوريم ضرر ميكنيم، يعني منزل اين شهر اينطور است.
اين كلمات خيلي قشنگ آدم را راحت ميكند. يعني ميخواهد بگويد كه از مال دنيا يك قران، يك دانه، يك شاهي، لقمهاي، جرعه آبي و ناني همراهت نيست. چون تا اولي نرود دومي را نميخوري تا وقتي طعام اولي را كه خوردهاي، خاصيت و لذتش در تو هست خودت ميل به دومي نميكني.
اينها را علي(عليهالسلام) دارد ميگويدخيلي واضح است اما نه! واضح است براي كسي كه تفكر كند.
“نشانههاي نوين در وجودش ظاهر نميگردد جز اينكه آثار و علائم پيشين در وي كشته شود. شاديش به غم مبدل نميشود مگر اينكه جواني و شادابي را به كهولت وسستي سودا كند.” جوان بود و قوه بدن داشت، كم كم پير ميشود، بدن سست ميشود و پادرد و دل درد ميآيد و آهسته آهسته پايين ميآييم."همچون كشتزاري كه بايد آنچه در آن كاشتهاند بدروند تا بتوانند دگربار دانه در آن بكارند.” ….اين قاعده است. تا آخر همين است؛ اگر تجارتي، زراعتي، يا هركار ديگري كه ميكني بايد ابتدا قبلي را درو كني و برداري آن وقت به سلامتي دفعه دوم باز جايش بكاري ، كار نداشته باش كه در كدام كلاس هستي قاعده اش اين است كه اول زراعت اين كلاس را كه الان در آن هستي برداري.
پ ن: نهجالبلاغه خطبه 145 و 226
اين صدا را ميشنوي؟
اين روزها هيچكس با تو دست نميدهد.
هيچ كس آغوش محبتش را برايت نميگشايد
و هيچ كس درب خانه اش را برويت باز نميكند
و شايد همه اينها يك نشانه است…
شايد…
گوش بده
اين صدا را ميشنوي؟
گويا كسي صدايت ميكند…
…چه آرامشي هست در كلامش:
دستت را به من بده
به آغوش من پناه بياور
درب خانه مرا بزن
خواهي ديد
كه باز است
نه هراسي هست و
نه دردي
هر چه هست امن است
و امان
آري
خواهي ديد
كه منتظرت بودهام
پس بيا به سوي من
تا دير نشده بيا
ادعوني استجب لكم…
طوبي نوشت
يا ليلة الجمعة!
يا ليلة الجمعة!
إحملي أحلامنا الي السماء
ای شب جمعه
آرزوهایمان را به آسمان برسان …
دوباره زمين نفس ميكشد
به نام خدا
اين روزها تنگ است نفس زمين از مرگ و نفرت
از رنج و محنت
و از بغض و حيرت
و چه لازم است براي اين ريه دود گرفته زمين از غبار ظلمتها، بخشش هوايي پاك و ناب از جود جوادي.
و امشب با ذكر زيباي يا جوادالائمه ادركني، دوباره زمين نفس ميكشد، نفسي عمييييييق به وسعت همه تنگيهايش…
ای آنکه طبيب دردهاي مايي
این درد ز حَد رفت چه میفرمائی؟
يا جوادالائمه ادركني…
طوبي نوشت
ساكت نشستن جز خيانت نيست والله!
به نام الله
برای مسلمانان غریب هند
که در سکوت ما زجرکش میشوند
بوی جفا بوی جنون میآید امروز
از دهلی نو بوی خون میآید امروز
انسانیت باری نزولی تازه کرده
شیطان به هندوها حلولی تازه کرده
بردند در مسلخ مسلمان را بیایید!
آه ای مسلمانان! مسلمانان! کجایید؟!
در سینهٔ سینای موسی بیم افتاد
آتش به جان قوم ابراهیم افتاد
فرزندهای حمزه هوشیارید یا نه؟
جعفر، ابوذر، زید بیدارید یا نه؟
ای حنظله آماده پیکار هستی؟
سلمان، تو راهی میشوی؟ عمار هستی؟
در سر دوباره حیله و نیرنگ دارد
مالک! معاویه خیال جنگ دارد
دهلی گرفته بوی عطر کربلایی
آه ای حبیببنمظاهر کی میآیی؟
ای مسلمبنعوسجه شمشیر بردار
آه ای زهیر با شرافت، تیر بردار
مظلوم را اندیشه امداد باید
خاموش بودن تا کجا؟ فریاد باید
دیگر زمان حرف و صحبت نیست والله!
ساکت نشستن جز خیانت نیست والله!
افتاده آتش بر جگرها مرگ بر ما
ما زندهایم و این خبرها مرگ بر ما
این زندگی راه سعادت نیست، مرگا!
در ما اگر خون شهادت نیست، مرگا!
ما اندکیم، اندک فراوان است، بیشک
هر یک نفر از ما هزاران است بیشک
دیگر زمان حرف و صحبت نیست والله!
ساکت نشستن جز خیانت نیست والله!
ساکت نشستن جز خیانت نیست والله!
ساکت نشستن جز خیانت نیست والله!
ساکت نشستن جز خیانت نیست والله!
شعر از حسين صيامي
For the Exotic Muslims of India
Who suffer in our silence
The smell of oppression the smell of madness comes today
The smell of blood from New Delhi comes today
Humanity is in a new decline
Satan has inside the Hindus gone
took the Muslims to the slaughter
Oh Muslims! Muslims! are you where?!
There was fear in Moses’ chest
The fire killed Abraham’s race
Hamza offsprings, are you aware or not?
Ja’far, Abu Dharr, Zayed are you awake or not?
O Hanzale are you ready for war?
Salman, are you going?O Ammar?
He has a trick on his head again
Malek! Muawiya is dreaming of warfare
Delhi taken on the smell of Karbala scent
Ah, Habib , when are you coming yet?
O Muslim, remove the sword
Oh Zahir with dignity, take the arrow no word
The oppressed must think of helping
How far have you been off? You must scream
By God, it is no longer the time of speaking
By God, keeping quiet i treasons but nothing
Fallen fire on the liver Death to us
We are alive and this news Death to us
This life is not the way to felicity, death!
In us, if there is no blood to testify, death!
We’re a little, a little too much, definitely
Each of us has thousands of us Certainly
By God, it is no longer the time of speaking
By God, keeping quiet i treasons but nothing
Hossein_Siami
translated by tooba
تست آنلاين كرونا بدهيد
سلام
اگر مايليد ريسك احتمال كرونا را در خودتان به طور نسبي برآورد كنيد لطفا به اين لينك مراجعه و تست آنلاين كرونا براساس بروزترين الگوريتم تشخيصي، بدهيد. البته من مطمئنم كه تست شما منفي ميشه، ميگين نه بسمالله:)
خواستم بيايم اما نشد
اين روزها وقتي اين آهنگ را از تلفن همراه همسرم ميشنوم (براي هشدار ده دقيقه مانده به اذان اين آهنگ رو پخش ميكنه) دلم حسابي ميگيره.
آمدهام، آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ درماندگان دور مران از در و ، راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده
احساس ميكنم مصداق اين بيتش خودِ خودِ منم: لايق وصل تو كه من نيستم، اذن به يك لحظه نگاهم بده.
از خدا كه پنهان نيست از شما هم پنهان نباشه قرار بود سيزده رجب تا نيمه رجب مشهد باشيم، جا هم رزرو كرده بوديم كه اين ميهمان ناخوانده، همه برنامهها رو به هم ريخت. نميدانم شايد هم آقا زمان بهتري رو برامون در نظر گرفته باشن(انشاالله).
آهنگ رو گوش بدين و اگه دلتون شكست براي همه و براي من روسياه هم دعا كنين.
پشت درِ بسته نااميدي
رويش غنچههاي زيباي اميد را هميشه وقتي ميبيني
كه پشت درِ بسته نااميدي نشستهاي اما نرفتهاي!
طوبي نوشت