عاقبت به مقام فنا رسيد!
به نام خدا
ديروز قسمت شد كه به شيراز سفر كنيم و امشب نايبالزيارهتان در حرم حضرت احمدبنموسي بودم. اولين باري بود كه توفيق زيارت اين امامزاده جليل القدر قسمتمان شد. چه صحن و سراي باصفا و آرامش بخشي. ان شاالله كه قسمت همه دوستان شود. ديشب توفيق زيارت خواهر مكرمه شان خانم معصومه(سلام الله عليها) نصيب شد و امروز توفيق زيارت برادر بزرگشان. هر دو اين بزرگواران به قصد ديدار برادر به ايران سفر كردند و چشم هيچ يك به ديدار امام و مولايشان روشن نشد. بعد متوجه شديم كه مراسمي براي بزرگداشت آيتالله دستغيب درحال برگزاري است زيرا امروز بيستم آذر سالگرد شهادت اين مجاهد و عارف شهيد و معلم اخلاق بوده است. خدا را شكر كرديم كه درست روز ورودمان به شيراز، سالگرد شهادت اين مجاهد نستوه و عارف شهيد بوده است.
اين شهيد بزرگوار در كنار امامزاده سيد محمد برادر ديگر امام رضا در قسمتي از صحن شاهچراغ به خاك سپرده شدهاند.
شهید دستغیب مبارزی نستوه و مجاهدی شجاع بود. از جمله اعتراضات شدید ايشان، مخالفت با برنامههایي بود که تحت عنوان جشن هنر شیراز در سال ۱۳۵۶ اجرا گردید. آن بزرگوار چندین بار به زندانهای ساواک افتاد، تبعید شد، ممنوعالمنبر گردید، اما دست از مبارزه نكشيد.
شهید دستغیب ریشه مشکلات جامعه را نافرمانی از ولايت فقيه میدانست: «امام همان نماینده رسولالله(ص) است، نماینده امام زمان(عج) است، بیعت با ایشان بیعت با امام زمان است، بیعت با ایشان بیعت با رسولالله است، اطاعت از ایشان اطاعت خدا و رسول خدا است. چنانچه مردم ما همه از امام اطاعت کنند مشکلات حل میشود. مشکلات ما بهخاطر این است که بعضی یقین نکردهاند که امام خمینی نایب امام زمان است.»
آن شهید بزرگوار جمعه بیستم آذرماه ۱۳۶۰ هنگامی که با جمعی از همراهان خود به سوی نماز جمعه میرفت، توسط يكي از منافقین كوردل با انفجار تیانتی به شهادت رسید و پیکر مقدسش به همراه بدن همراهان، قطعه قطعه شد.
از همسر آن بزرگوار نقل شده است كه: در میان پارچههای کفن، کیسه سفیدی یافتم که نمیدانستم چیست. اما پس از تدفین پیکر مطهرش افرادی مکرر خواب میدیدند که آن شهید بزرگوار تأکید میکند قطعاتی از بدن در شکاف دیوارها و لابلای شاخ و برگ درختان است. با تأیید صحت این خوابها غوغایی در شیراز ایجاد شد و به یافتن و جمعآوری پارههای بدن مبادرت گردید و هنگامی که از من کیسهای جهت تدفین آن طلب کردند من به یاد کیسه مزبور افتادم و آن را تحویلشان دادم.
گفته شده است كه ايشان زماني كه تحت اشراف استادشان آيتالله انصاري همداني به پيمودن منازل سير و سلوك و مجاهدت با نفس مشغول بودهاند به اصرار از آن جناب تقاضا ميكنند كه ايشان را در رسيدن به منزل فناي فيالله ياري دهد و حضرت آيتالله همداني به ديگر شاگردان و همچنين دوستان ايشان ميفرمايد: اين سيد به فنا ميرسد اما با شهادت و اينگونه است كه پيش بيني استاد در حق او محقق گرديده و به وصل محبوب ميرسد. روحش شاد.