نامهی که به آب روان نسپردمش
به نام خدا
مینشینم و چشمهایم را میبندم. در خیالم جوی آب نزدیک خانهمان را تصور میکنم که آب روان و پاک قنات با صدای آرامشبخشی از آن در حال عبوره. زمینهای سبزی و صیفیجاتی که الان سبز شدن و چشم رو نوازش میدن. باغ گل معروف تهران که همسایه ماست و گذر از کنارش هم فاله و هم تماشا.
در این فصل سال از کنار این جوی پرآب و فضای سبز کنار آن رد شدن، صفایی داره. اما این روزها از دیدن این سرسبزی و نشاط بهاری محروم شدیم و دلخوش کردیم چشمهامون رو به تماشای اونها در صحنه خیال.
هر وقت دلم میگرفت و غصههای روزگار بیطاقتم میکرد، یه ورق کاغذ برمیداشتم و غصههای سرریز شده از تنگی سینهم رو به اون منتقل میکردم.
جایی خونده بودم که اگه برای آقا نامه بنویسی وبه آب روان بسپری به دست آقا میرسه.
میدونستم که راسته. مگر نه اینکه آب هم مامور آقاست؟
نمیدونم تجربه کردین یا نه. هر وقت خیلی به آدم فشار میاد و سینهش تنگ میشه و میره پیش یه بزرگی میشینه و اون بزرگ بهش میگه چیزی نیست درست میشه، یکدفعه انگار همه غصهها و سختیها میرن پی کارشون.
منم وقتی نامه رو مینوشتم و به آب میسپردم و برمیگشتم سبک میشدم و انگار همه سختیها و مشکلاتم با آب میرفت و تموم میشد!
دوباره دلم میخواد برای آقا نامه بنویسم و به آب روان بسپرم…اما نه این بار جنس غصهم فرق کرده. بزرگ شده و رشد کرده.
الان که مدتیه تو خونه موندیم و از دوست و فامیل و همسایه و… دور شدیم…و یک جورایی غریب موندیم
الان که دیگه دلمون برای غم و غصههای الکی بهونه نمیگیره..
الان که فکرمون باز شده و انگار گستره ذهنمون داره وسعت میگیره…
به این فکر میکنم که:
آقای من!
شما همه این سالها تنها و غریبانه بار این همه غم رو بدوش کشیدین،
غم بیچارگی بشر و دور افتادنش از اصل و جوهره واقعیش.
غم دور شدن این آدم زمینی از آسمون پاک خدایی.
غم غمهایِ بیهوده خوردن این آدمای مادی چسبیده به دنیای فانی.
آقا جانم! ما همه به فکر خودمون بودیم و غصههای خودمون و اگر خیلی به معنویات فکر میکردیم مثلا میگفتیم آقا هوای زیارت به سرمون زده!
این دیگه کل دغدغه ما بود!
الان که خودمون هم یک جورایی گیر افتادیم در این تنهایی و غربت، انگار جنس غممون داره فرق میکنه.
حالا داریم میفهمیم که بدون تو اصلا زندگی معنا نداره.
همهش غربته، ظلمته، غمه، تنهاییه و بیچارگی و کلافگی بشریته.
دلم میخواد بگم و راست بگم. یعنی امیدوارم که راست بگم: آقا دنیا شما رو لازم داره.
نور اگه نباشه باید شاهد مرگ این کره خاکی باشیم.
خورشید تابان ما:
بتاب که نور لازمیم.
این نامه رو به آب روان اشکهامون میسپرم که به دست آقا برسونه…
طوبی
پ ن: لطفا برای مشاهده کارت دیجیتال به این لینک مراجعه کنید:
https://digipostal.ir/nimeshaban