فقط سلام امام زمانم...و دیگر هیچ...همین
16 خرداد 1399 توسط طوباي محبت
سلام امامم!
صبح جمعه است و دلم التهاب آمدنت را همچون همیشه تجربه کرد.
اما…
نیامدی
چرا بیایی؟!
وقتی که چون من و مایی که هر روز پس از نماز صباح زمزمه میکنیم: اَللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَهِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَهً لَهُ فِي عُنُقِي
خدايا در صبح اين روز و تا زندگي كنم از روزهايم، با آن حضرت تجدید میکنم عهد و پيمان و بيعتی که به گردن گرفتهام.
ولی چه سود که فقط بر زبانم میآید این واژهها و مدتهاست که عهد خود را زیر پا گذاشتهام و گذاشتهایم.
ما نبودیم و نیستیم آن که شما خواستی.
فقط سلام امام زمانم… و دیگر…هیچ همین!
طوبی