عاشقانهای بر نماز شب بیست و پنجم ماه شعبان
بسم الله
مولای من!
سرافکنده آمدهام امشب از تکاثرهایم.
دستم را گرفتی و راه را نشانم دادی با انوار مقدس اولیائت، و مرا تحت ولایتت بردی و در ظل عنایتت جای دادی.
اما من چه کردم؟
دوباره زیادهروی کردم: در گفتنیهایی که نباید میگفتم
در شنیدنیهایی که نباید میشنیدم
در هر آنچه مورد رضاییت نبود و من در آن پافشاری کردم…تا آنجایی که خود را از تحت ولایتت خارج نمودم و آنگاه خود فهمیدم که چه کردهام!
وای بر من!
ناگاه شعلههای جحیم را دیدم که خود برافروخته بودم و آن نبود جز فراقت!
جهنمی سوزندهتر از فراقت هست که بسوزانی عاشقانت را در آن مگر؟
دست به دامان حسینت شدم و مرا به رضا حوالتم داد که رضا شوی از من و دستم را دوباره در دست امامم بگذاری تا دوباره زیر سایه دلنشین و مصفای ولایتت درآیم که سالهاست خود فراق از او را باعث شدهام با تکاثرهایم.
دارم عذاب می کشم از آتش فراق
دیگر چه احتیاج به قعر جهنم است…
یا تواب مرا دریاب!
نماز امشب: ده رکعت در هر رکعت حمد و سوره تکاثر یک بار خوانده میشود.
طوبی