بيا در خانقاه خانهمان، سلوك كنيم.
بسمالله الرحمن الرحيم
دوستان مهلتي فراهم آمد كه به غار تنهايي خود خزيم و اندكي سر در گريبان خويش فرو كنيم.
خدا را بياييد تا در اين چند روزه فرصتي كه فراهم گشته برايمان، اندكي به خود بينديشيم و به آنچه تاكنون كردهايم و شدهايم. هميشه لازم نيست از اين سو به اين سو دويدن و حركت كه گاهي هم در مسير سلوك و بسوي خود رفتن بايد نشست و آرام گرفت.
شما را بخدا اين همه دويدهايم به كجا رسيدهايم كه اكنون حاضر نيستيم صباحي چند آرام بنشينيم و از توفيقي كه اجبارا نصيبمان گشته بهره ببريم؟ اين بشر دوپا چقدر تقلا زده و تا چه حد خرابكاري كرده كه پروردگارش اكنون بلاجبار او را مينشاند از سر لطف، تا بلكه به خود بيايد و او باز هم آرام نميگيرد و ميگويد: مگر ميشود؟ آري به خودش قسم ميشود.
بنشين، آرام بگير. فرصتي به خود بده براي فكر كردن به آنچه بودهاي و كردهاي. بالاي سياهي رنگي نيست. بپذير كه بسياري از كارها اگر انجام نشوند نه دنيا به پايان ميرسد و نه تو از دست خواهي رفت.
بگذار در اين مهلت فراهم شده در غار تنهاييمان، در خانقاه خانه خويش، سلوكي داشته باشيم به آنچه نامش زندگي است و در فهميدنش تاكنون زحمت تفكر به خود ندادهايم، بلكه شايد بعد از اين چله نشيني، آرام اما با اميد بيرون بياييم و هر يك عارفي گرديم به احوال خويش. آري اگر تاكنون ننشستهاي ديگر از امروز بنشين به چله خانهنشينيات به اميد آنكه وقتي بيرون آمدي بيدار باشي با ضميري پاك و روشن براي آيندهاي متفاوت. فرصت هست براي خيلي كارها اما براي انسان شدن و عارف گشتن به احوال خويش فرصتي نيست.
باور كن فرصتي نيست…
طوبي نوشت