با سر و صدا ببار!
30 مهر 1398 توسط طوباي محبت
به نام خدا
باران پاییزی که از صبح نم نمک در پایتخت باریدن گرفته بود، اکنون به شدت می بارد و به رگبار و رعد و برق های تند و پی در پی مبدل شده. درست مثل دل من که گاهی ابری است و وقتی کسی محل نمیگذارد یک دفعه میترکد و بغضش را خالی میکند.
آسمان ابری پاییزی! ببخشید که از صبح آرام باریدی و ما بیخیال از کنارت گذشتیم!
با سر و صدا ببار که گویی تا سر و صدا نکنی کسی حواسش جمع نمیشود!
این سنت زمانهست دیگر، مظلوم باشی دیده نمیشوی انگار!